تاريخ : چهارشنبه 9 اسفند 1396 | 15:24 | نویسنده : یاسر نهاوندی |

مژده‌ای به:

علاقه‌مندان به تکامل فردی؛

مشتاقان کمال واقعی؛

جویندگان سعادت ابدی؛

سالکان وادی سیر و سلوک؛

تشنگان معارف ناب اسلامی؛

خستگان صحراهای حیرت؛

پیکارکنندگان با نفس امّاره؛

لطمه‌خوردگان از وساوس شیطان؛

محرومان از استاد اخلاق و عرفان؛

نرم‌افزار «رهبر معنوی»، نشر آثار تربیتی «حاج فردوسی» منتشر شد.

 

لینک دانلود از سایت:

https://goo.gl/kcyckh



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 25
برچسب ها : منهاج فردوسیان حاج فردوسی رهبر معنوی سیروسلوک, سیر و سلوک, عرفان, نرم افزار, اپلیکیشن منهاج فردوسیان, اپلیکیشن حاج فردوسی, استاد اخلاق, استاد عرفان, درس اخلاق, معارف ناب, کمال واقعی, سعادت ابدی,

تاريخ : چهارشنبه 18 بهمن 1396 | 12:52 | نویسنده : یاسر نهاوندی |
تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 | 17:57 | نویسنده : یاسر نهاوندی |

[۱۰۵] سند: قَالَ الباقر (علیه‌السلام): «إِنَّ أَرْضَ الجَنَّهِ رُخَامُهَا فِضَّهٌ وَ تُرَابُهَا الوَرْسُ وَ الزَّعْفَرَانُ وَ کنْسُهَا المِسْک وَ رَضْرَاضُهَا الدُّرُّ وَ الیاقُوتُ» (۱)
ترجمه: امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: «زمین بهشت، سنگ‌های مرمرش نقره است و خاکش وَرس (= اسپرک) و زعفران است و خاکروبه‌اش، مشک است و سنگریزه‌هایش، دُرّ و یاقوت‌اند».

********************

[۱۰۶] سند: قَالَ الباقر (علیه‌السلام): «إِنَّ أَسِرَّتَهَا مِنْ دُرٍّ وَ یاقُوتٍ وَ ذَلِک قَوْلُ اللهِ: «عَلی‏ سُرُرٍ مَوْضُونَهٍ» (۲) یعْنِی أَوْسَاطَ السُّرُرِ مِنْ قُضْبَانِ الدُّرِّ وَ الیاقُوتِ مَضْرُوبَهً عَلَیهَا الحِجَالُ وَ الحِجَالُ مِنْ دُرٍّ وَ یاقُوتٍ أَخَفَّ مِنَ الرِّیشِ وَ الینَ مِنَ الحَرِیرِ وَ عَلَی السُّرُرِ مِنَ الفُرُشِ عَلَی قَدْرِ سِتِّینَ غُرْفَهً مِنْ غُرَفِ الدُّنْیا بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ وَ ذَلِک قَوْلُ اللهِ «وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَهٍ» (۳) وَ قَوْلُهُ: «عَلَی الأَرائِک ینْظُرُونَ» (۴) یعْنِی بِالأَرَائِک، السُّرُرَ المَوْضُونَهَ عَلَیهَا الحِجَالُ» (۵)
ترجمه: امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: «تخت‌های بهشت از درّ و یاقوت است و آن، [در این] سخن خدا[ی متعال، آمده] است: «[بهشتیان] بر تخت‌هایی جواهرنشان [تکیه می‌زنند]» یعنی در وسط تخت‌ها، ستون‌هایی از درّ و یاقوت است که بر آن حجله‌هایی زده [و نصب] شده است. و آن حجله‌ها از درّ و یاقوت است که از پَر [پرندگان] سبک‌تر و از ابریشم، نرم‌تر می‌باشد بر آن تخت‌ها، فرش‌هایی است به مقدار [فرش کردن] شصت اتاق از اتاق‌های [یک منزل در] دنیا که بعضی بالای بعضی دیگر قرار گرفته است. و آن، [در این] سخن خدا[ی متعال، آمده] است: «بسترهای بلند» و [همچنین در این] سخن خدا[ی متعال، آمده] است: «بر تختها [نشسته‏] می‏نگرند» این [کلمه‌ی] تخت‌ها [در این آیه] به معنی [همان] تخت‌های جواهر نشان است که بر آن حجله‌هایی [بر پا شده] است».

********************

[۱۰۷] سند: قَالَ رَسولُ اللهِ‌‌ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): «إِنَّ أَنْهَارَ الجَنَّهِ تَجْرِی فِی غَیرِ أُخْدُودٍ أَشَدَّ بَیاضاً مِنَ الثَّلْجِ وَ أَحْلَی مِنَ العَسَلِ وَ الینَ مِنَ الزُّبْدِ طِینُ النَّهَرِ مِسْک أَذْفَرُ وَ حَصَاهُ الدُّرُّ وَ الیاقُوتُ تَجْرِی فِی عُیونِهِ وَ أَنْهَارِهِ حَیثُ یشْتَهِی وَ یرِیدُ فِی جِنَانِهِ وَلِی اللهِ فَلَوْ أَضَافَ مَنْ فِی الدُّنْیا مِنَ الجِنِّ وَ الإِنْسِ لَأَوْسَعَهُمْ طَعَاماً وَ شَرَاباً وَ حُلَلًا وَ حُلِیاً لَا ینْقُصُهُ مِنْ ذَلِک شَی‏ءٌ» (۶)
ترجمه: رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): فرمودند: «جویبارهای بهشت در شیارها جاری نیستند و از برف، سفیدتر و از عسل، شیرین‌تر و از خامه [یا مَسکه] نرم‌ترند. گِل جویبارها مشکی ناب است و ریگ‌هایش دُرّ و یاقوت‌اند و در چشمه‌ها و جویبارهایش تا هر کجا که ولی خدا بخواهد و اراده کند، روان می‌شوند. اگر [مؤمن بهشتی] اهل دنیا را از جن و انس میهمان کند، می‌تواند به همه‌ی آن‌‌ها خوراک و نوشیدنی بدهد و بر همه‌ی آنان جامه و زیور بپوشاند، بی آن که چیزی از او کم شود».

********************

[۱۰۸] سند: قَالَ رَسولُ اللهِ‌‌ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): «إِنَّ نَخْلَ الجَنَّهِ جُذُوعُهَا ذَهَبٌ أَحْمَرُ وَ کرَبُهَا زَبَرْجَدٌ أَخْضَرُ وَ شَمَارِیخُهَا دُرٌّ أَبْیضُ وَ سَعَفُهَا حُلَلٌ خُضْرٌ وَ رُطَبُهَا أَشَدُّ بَیاضاً مِنَ الفِضَّهِ وَ أَحْلَی مِنَ العَسَلِ وَ الینُ مِنَ الزُّبْدِ لَیسَ فِیهِ عُجْمٌ طُولُ العَذْقِ اثْنَا عَشَرَ ذِرَاعاً مَنْضُودَهً مِنْ أَعْلَاهُ إِلَی أَسْفَلِهِ لَا یؤْخَذُ مِنْهُ شَی‏ءٌ إِلَّا أَعَادَهُ اللهُ کمَا کانَ وَ ذَلِک قَوْلُ اللهِ «لا مَقْطُوعَهٍ وَ لا مَمْنُوعَهٍ» وَ إِنَّ رُطَبَهَا لَأَمْثَالُ القِلَالِ وَ مَوْزَهَا وَ رُمَّانَهَا أَمْثَالُ الدُّلِی وَ أَمْشَاطَهُمُ الذَّهَبُ وَ مَجَامِرَهُمُ الدُّرُّ» (۷)
ترجمه: رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم): فرمودند: «نخل‌های بهشت، تنه‌هایشان زر سرخ، زیر شاخه‌هایشان زبرجد سبز، سرشاخه‌هایشان درّ سفید، شاخه‌هایشان حلّه‌های سبز و رطب‌هایشان سفیدتر از سیم و شیرین‌تر از عسل و نرم‌تر از خامه است و هسته ندارد.
طول [هر] خوشه[ی آن،] دوازده گز است که از بالا به پایین چیده شده‌اند و هر خوشه‌ای که از آن برگرفته شود، خداوند آن را به حال اولش باز می‌گرداند و این همان سخن خداست که «[میوه‌های بهشتی]نه بریده [است] و نه ممنوع» رطب‌هایش به اندازه‌ی خُمره و موز و انارش به اندازه‌ی دلو (= سطل) است و شانه‌ها و عودسوزهایش [از] درّ هستند».

********************

۱. اختصاص، شیخ مفید، صفحه‌ی ۳۵۷؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۸، صفحه‌ی ۲۱۸.
۲. سوره‌ی واقعه، آیه‌ی ۱۵.
۳. سوره‌ی واقعه، آیه‌ی ۳۴.
۴. سوره‌ی مطففین، آیه‌ی ۲۳ و ۳۵.
۵. اختصاص، شیخ مفید، صفحه‌ی ۳۵۷؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۸، صفحه‌ی ۲۱۹.
۶. اختصاص، شیخ مفید، صفحه‌ی ۳۵۷؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۸، صفحه‌ی ۲۱۹.
۷. اختصاص، شیخ مفید، صفحه‌ی ۳۵۷؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد ۸، صفحه‌ی ۲۱۹؛ المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، جلد ۲، صفحه‌ی ۵۱۷؛ الفردوس، جلد ۴، صفحه‌ی ۲۸۸.

 


امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 19
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,

تاريخ : 24 مهر 1396 | 17:23 | نویسنده : یاسر نهاوندی |

سلام /
نقد بر مرجع تقلید دیگه نشنیده بودیم که شما انجام دادین. /

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
اولاً: مرجع تقلید،‌ معصوم نیست که عاری از خطا باشد و نتوان او را نقد کرد. پس نباید از نقد مراجع تقلید، تعجب کنید و آن را کاری عجیب و جدید بدانید.
ثانیاً: اگر در درس آقایان مراجع تقلید، حضور یابید، خواهید دید که هم آن عزیزان، از استادان خود، نقل و نقد می‌کنند و هم شاگردان، به صورت زنده و رو در رو، از استاد و مواضعش انتقاد و اشکال می‌کنند. نکته‌ی جالب،‌ این است که مراجع معظم تقلید، با سعه‌ی صدر و روی خوش، به اشکالات و انتقادات شاگردان خود، گوش داده و به آنها پاسخ می‌دهند.
ثالثاً: نباید برای منصبی که حدود مشخصی ندارد و برخی نالایقان، با صرف مبالغی وجوه نقد، توانسته‌اند جمعی ساده‌دل را بر گرد خویش، جمع آورده و ادعای مرجعیت نمایند، مصونیت از انتقاد، قائل شوید.
اگر این باب شود که از مراجع تقلید، نمی‌توان انتقاد کرد، فرصت‌طلبانی پیدا خواهند شد که با جمع‌آوری گروهی در اطراف خود، خویش را مرجع تقلید معرفی نموده و از معرض انتقاد سالم و سازنده، دور سازند؛ که در این صورت، کار عوام، سخت و سخت‌تر شده و حیرت و سرگردانی‌شان روز افزون خواهد بود.
رابعاً: ما در دین‌داری خود، با هیچ شخصی تعارف نداریم. مرجع تقلید، آبرویش را از دین خدا گرفته است نه این که دین خدا، آبرویش را از مرجع تقلید گرفته باشد. پس وقتی مرجع تقلید، به جای این که بلندگوی شرع انور باشد، قدم در راه ذوقیات و علایق و سلایق خود بگذارد و خواسته‌ی خود را به جای خواسته‌ی دین، بیان نماید، بر شاگردان اوست که او را تحذیر و عوام مردم را از تعسف او، با خبر نمایند.
خامساً: توصیه می‌کنم از شخصیت‌زدگی، بپرهیزید و همچنان که توصیه‌ی اولیای دین است، مردمان را با دین خدا بسنجید نه این که دین خدا را با مردمان بسنجید. ملاک ما، ثقلین است یعنی قرآن کریم و روایات معتبر از عترت طاهره (علیهم السلام)، پس آنچه مطابق با ثقلین بود را بپذیرید و آنچه مطابق نبود را رها کنید تا کمال یابید و به سعادت ابدی برسید. ان شاء الله

موفق باشید
حاج فردوسی



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 58
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,

تاريخ : 24 مهر 1396 | 17:22 | نویسنده : یاسر نهاوندی |

سلام علیکم حاج فردوسی
۱. اگر امام جماعت حد محاسنش کم باشد به عبارتی آنکادر کرده و کمی بیشتر از ته ریش باشد مثلاً حدود یک سانت آیا می‌شود به وی اقتدا کرد؟!
۲. اگر در مکانی که پشت سر امام جماعت کم ریش نماز می‌خوانند، همزمان به فرادا نماز بخوانیم، نماز فرادای ما صحیح است؟
۳. در حالت کلی اگر وارد شهر و سپس مسجدی شده و امام جماعت را ندیده و نیز نشناخته و مردم را در حال اقتدا به وی دیدیم، می‌شود نماز را به وی اقتدا کرد؟ اگر بعد از نماز دیدیم که امام جماعت، محاسنش کم بود، نماز باید مجدد ادا شود؟
با تشکر. التماس دعا.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
حکم تراشیدن ریش، به اجماع فقهای شیعه و حتی اسلام، حرام یا در حد حرام است؛ اما مصداق ریش، به عرف ارجاع داده شده است. عرف می‌گوید: موی سر و صورت، چهار حالت دارد؛
اول: «کچل» در موی سر و «کوسه» در موی ریش، یعنی کسی که رویش مو در سر و صورت ندارد.
دوم: «تیغ» در موی سر و ریش، یعنی کسی که با تیغ، موی سر یا ریشش را از روی پوست، تراشیده باشد و هیچ اثری از مو، در سر یا ریشش نباشد. خیلی از مردم عوام، فقط این صورت را حرام می‌شمارند.
سوم: «موی سر» و «موی صورت» یعنی کسی که سر یا صورتش مو دارد ولی به حدی نرسیده که برای مرتب کردنش، نیاز به شانه داشته باشد؛ مثل موی سر سرباز.
چهارم: «زلف» و «ریش» یعنی کسی که موی سر یا صورتش به قدری بلند است که هر گاه از حمام خارج شود یا از خواب برخیزد، برای حضور در مراسم و مجالس رسمی، نیاز دارد موی سر یا صورت خود را شانه بزند، و گرنه نامرتب و ژولیده به نظر خواهد رسید.
با این حساب، هر کسی که موی صورتش نیاز به شانه نداشته باشد، موی صورت دارد ولی «ریش» ندارد. البته از سخن حضرت هارون (علیه‌السلام) که در قرآن کریم آمده،‌ چنین فهمیده می‌شود که «ریش» باید به نحوی باشد که بتوان آن را گرفت و صاحبش را با آن کشید. قرآن کریم از قول حضرت هارون، وصی حضرت موسای کلیم (علیهماالسلام) می‌فرماید: «قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَ لَا بِرَأْسِی» (سوره‌ی طاها، آیه‌ی ۹۴) ترجمه: گفت: اى پسر مادرم! نه ریش مرا بگیر و نه [موى] سرم را.
در هر حال، کسانی که موی صورت دارند ولی به قدری کوتاه است که برای مرتب کردنش، نیازی به شانه ندارند، در حقیقت، مصداق «ریش» را ندارند. با این مقدمه، جواب سؤالات شما را بر مبنای احتیاط،‌ عرض می‌کنم:
جواب اول: به شرطی به او اقتدا کنید که نمازتان را قبل از نماز جماعت،‌ به صورت فرادا خوانده باشید.
جواب دوم: اگر مسأله‌ی ریش را به امام جماعت، متذکر شده‌اید و او پذیرفته است، تا زمانی که موی صورتش به حد «ریش» برسد، از خواندن نماز فرادا،‌ همزمان و هم‌مکان با نماز جماعت او، پرهیز کنید. اما اگر جریان کوتاه بودن ریش را به امام جماعت گفتید و او به هر بهانه‌ای نپذیرفت، می‌توانید همزمان و هم‌مکان با نماز جماعت او، نمازتان را به صورت فرادا بخوانید. البته بهتر است نمازی که به صورت فرادا خوانده‌اید را دو باره به جماعت امام کم‌ریش بخوانید.
جواب سوم: اگر از ظواهر امر، مثل مأمومین یا اعتبار مسجد، به این نتیجه رسیدید که امام جماعت، شرایط لازم را دارد، می‌توانید اقتدا کنید ولی اگر بعد از نماز،‌ متوجه شوید که امام جماعت، موی صورتش را کمتر از ریش کرده است، نمازتان را اعاده نمایید.

موفق باشید
حاج فردوسی



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 30
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,

تاريخ : 24 مهر 1396 | 17:22 | نویسنده : یاسر نهاوندی |

سلام
می‌بینم اهل فتوا هم که شده‌اید! خوب اقلاً مستنداتتان را همراه فتاوا ذکر می‌فرمودید تا دیگران هم مستفیض شوند. شما اگر نمی‌دانید، خوب است بدانید که هیچ مستند قابل اتکایی برای گذاشتن ریش وجود ندارد و الا آقایان مراجع، آن را به احتیاط برگزار نمی‌فرمودند. بنده که الان یادم نیست کسی در این باره فتوا داشته باشد اگر شما سراغ دارید بفرمایید. در هر صورت به نظر می‌رسد اگر با استناد به فتوای مشهور، مطالب پیگیری شود به صواب نزدیکتر است. شما به شکلی فتوا به فسق امام جماعت داده‌اید در صورتی که مسأله کاملاً اختلافی است. برای کسب رضای خداوند متعال موفق باشید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
چند فقره اشکال به جواب بنده در خصوص ریش، در نامه‌ی شما وجود دارد که به ترتیب، پاسخ می‌دهم. ان شاء الله
اول: نوشته‌اید که اهل فتوا شده‌ام، در حالی که پناه می‌برم به خدای متعال از فتوا و همچنان که دستور فرموده‌اند، از فتوا می‌گریزم همچنان که از شیر درنده می‌گریزم. آنچه برای راهنمایی اصحاب منهاج فردوسیان تقدیم می‌شود، راه متین و صراط قویم «احتیاط» است. بین «فتوا» و «احتیاط» خیلی فرق است. در «فتوا»، صاحب فتوا به عهده می‌گیرد که هر کس به این نظر «من» عمل کند، نجات یافته و به سرمنزل مقصود خواهد رسید، ولی در «احتیاط» کم‌خطرترین و کم‌ضررترین راه انتخاب می‌شود،‌ هر چند سختی‌هایی داشته و محدودیت‌هایی بیاورد. «فتوا» حکم فقیه خاص است ولی «احتیاط»، مطلوب شرع انور و حکم عقل سلیم می‌باشد.
دوم: خواسته‌اید که مستندات به همراه فتوا ذکر شود. عرض شد که آنچه می‌نویسم، «فتوا»ی من نیست بلکه راه سالم احتیاط است. مستندات «احتیاط» همانند مستندات فتوا نیست. در مستندات فتوا، کنکاش و مناقشه‌ی بسیار می‌شود تا واجب یا حرام بودن آن، اثبات یا رد شود؛ ولی در مستندات احتیاط، دقت زیاد لازم نیست و همین که یک سو، ضرر داشته باشد و سوی دیگر، ضرر نداشته باشد، ولو این که نفعی هم نداشته باشد، کار، تمام است و حکم به نفع آن سویی می‌شود که ضرر ندارد، هر چند سود هم نداشته باشد.
در مسأله‌ی ریش، تراشیدن و کوتاه کردن آن به حدی که نیاز به شانه نداشته باشد، متهم به حرمت یا کراهت است ولی سوی مقابلش، یعنی بلند گذاشتن ریش به اندازه‌ای که نیاز به شانه داشته باشد، منع نشده و بلکه توصیه شده است؛ پس به راحتی، احتیاط را در بلند گذاشتن ریش به حد شانه می‌یابیم.
برای آشنایی با مستندات مذموم بودن ازاله‌ی ریش، به اینجا و اینجا مراجعه نمایید.
سوم: هر چند برخی فقهای عظام، فتوا به احتیاط واجب در حرمت تراشیدن ریش داده‌اند، ولی برخی دیگر از مراجع عظام تقلید، همچون آیت الله بهجت (رحمه الله) [توضیح‏المسائل، متفرقه، مسأله‌ی ۴] و آیت الله صافی گلپایگانی (حفظه الله) [جامع الاحکام، جلد ۲، سؤال ۱۷۴۰ و ۱۷۴۲] فتوا به حرمت داده‌اند.
چهارم: این که فرموده‌اید، به شکلی حکم به فسق امام جماعت داده‌ام، درست نیست. نه به تصریح و نه به کنایه، حکم به فسق امام جماعت نداده‌ام به این دلیل که در تمام موارد، احتیاط را در جمع بین نماز فرادا و نماز جماعت با امام جماعت کم‌ریش بیان کردم. اگر آن امام جماعت را فاسق می‌دانستم، باید نماز با او را ـ ولو به نحو اعاده ـ باطل می‌شمردم که چنین نکرده‌ام.
در پایان، از عنایت جناب‌عالی سپاسگزارم و از هر گونه نقد منصفانه و عالمانه، استقبال می‌کنم.

موفق باشید
حاج فردوسی



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 54
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,

تاريخ : 24 مهر 1396 | 17:21 | نویسنده : یاسر نهاوندی |

یکی از وعاظ محترم و مشهور، در سخنانی پرحرارت، می‌گوید: «پدر و مادرها را، دستشان را ببوسید. پای مادرت را ببوس. خجالت هم نکش. شاید دفعه‌‌ی اول خجالت بکشی … پیغمبر فرموده: هر کی پای مادرش را ببوسد، خدا چشمه‌ی زندگی‌اش را وا می‌کند … شما دست پدر و مادرتان را ببوسید، اگر به حوایجتان نرسیدید، دانشمند را لعنت بکنید. من این را روی منبر می‌گویم. با صراحت هم می‌گویم. شما پای مادرتان را ببوسید، اگر مشکلتان حل نشد، به دانشمند، لعنت بفرستید. چون قولش را پیغمبر داده، خدا قولش را داده!»

نمایشگر ویدیو
 
00:00
 
02:37
 

(دریافت فیلم با کیفیت بالا = ۱۱ مگابایت)               (دریافت فیلم با کیفیت پایین = ۴ مگابایت)

بر این فرمایشات، چند انتقاد وارد است:
انتقاد اول: نصیحت کردن مردم به چیزی که از دین خدا نیست،‌ شایسته‌ی سنخنگوی اسلامی نیست. این که ایشان مردم را نصیحت می‌کند که «پای مادرت را ببوس» خلاف تعالیم حضرت ختمی‌مرتبت (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) است. نه تنها در تعالیم اسلامی، امری به بوسیدن دست یا پای مادر نشده است، بلکه اجازه‌ی بوسیدن پای امام معصوم (علیه‌السلام) داده نشده است.
در روایت معتبر آمده است: عَنْ یونُسَ بْنِ یعْقُوبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ الله (علیه‌السلام): نَاوِلْنِی یدَک أُقَبِّلْهَا فَأَعْطَانِیهَا. فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاک رَأْسَکَ. فَفَعَلَ فَقَبَّلْتُهُ. فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاک رِجْلَک. قَالَ: «أَقْسَمْتُ أَقْسَمْتُ أَقْسَمْتُ» ثَلَاثاً «وَ بَقِی شَی‏ءٌ وَ بَقِی شَی‏ءٌ وَ بَقِی شَی‏ءٌ»
ترجمه: یونس بن یعقوب گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: دستتان را بدهید تا ببوسم، دستشان را جلو آوردند. عرض کردم: فدایت شوم، سرتان را، سرشان را جلو آوردند و بوسیدم، گفتم: فدایتان شوم، پایتان را. سه مرتبه فرمود: نه به خدا، نه به خدا، نه به خدا، دیگر چیزی مانده؟ چیزی مانده؟ چیزی مانده؟ (کافی، محدث کلینی، جلد ۲، صفحه‌ی ۱۸۵، باب التقبیل؛ وسائل الشیعه، محدث عاملی، جلد ‏۱۲، صفحه‌ی ۲۳۴)
انتقاد دوم: نسبت دادنِ سخنی که از رسول خدا یا ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السلام) نیست به آن بزرگواران،‌ از بدترین انواع دروغ است که موجب باطل شدن روزه می‌گردد. ایشان به صراحت می‌گوید: «پیغمبر فرموده: هر کی پای مادرش را ببوسد، خدا چشمه‌ی زندگی‌اش را وا می‌کند»! اگر منظورشان از «پیغمبر»، پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) باشد، این سخن، افتراء بر آن حضرت است؛ زیرا در هیچ‌یک از منابع معتبر و غیر معتبر، چنین سخنی از آن حضرت، نقل نشده است. پس اگر این سخنان در حال روزه ادا شده باشد، علاوه بر استغفار، قضای روزه را نیز به گردن گوینده آورده است.
انتقاد سوم: شایسته است خطبای گرامی، در زمانی که مردم را به سمت اختراعات و اکتشافات خود سوق می‌دهند، با احتیاط بیشتری سخن بگویند؛ در حالی که ایشان، بر این مبنای فاسد که «بوسیدن دست پدر و مادر، امر شارع مقدس است»، بنایی پوشالی می‌سازد که «هر کس چنین کند، حوائجش برآورده خواهد شد»!
امیدوار کردنِ مردم با چیزی که واقعیت ندارد و از پشتیبانی خدای تعالی برخوردار نیست، امر ناشایست است و شاید در پاره‌ای موارد، حرام شرعی باشد.
البته توجه داشته باشید: شاید کسی دست پدر یا مادرش را ببوسد و مشکلی از مشکلاتش حل شود، ولی قطعاً حل آن مشکل، دلیلی بر درست بودن این عمل، نخواهد بود. درست بودن یا نبودن یک عمل، مربوط به این است که از وحی آمده باشد یا از اختراعات بشری باشد، از «دین» باشد یا از «آئین». آنچه از «دین» باشد، درست و دارای پشتوانه است و آنچه از «آئین» باشد، نادرست و بدون پشتوانه‌ی الهی است.
انتقاد چهارم: دعوت از مردم به لعنت کردن خود، دعوت سنگینی است. وقتی شنونده‌ی خبیر و با بصیرت، از یک سو می‌داند که گوینده، دچار جوگرفتگی شده است و حرفش بی‌اساس و بی‌سند است و از سوی دیگر، اصرار گوینده را بر «لعنت کردنش» می‌بیند، دچار حیرت می‌شود که بالاخره بر این گوینده‌ی سخنان بی‌سند و نسبت‌های نادرست به اولیای دین، لعنت بفرستد یا نفرستد!
در همین قطعه از سخنرانی می‌بینید که این سخنران، به هدف تأکید بر مبانی غیراسلامی و ساختگی خویش، خودش را به وسط می‌اندازد و می‌گوید: «شما دست پدر و مادرتان را ببوسید، اگر به حوایجتان نرسیدید، دانشمند را لعنت بکنید». و باز هم تکرار و اصرار می‌کند: «من این را روی منبر می‌گویم. با صراحت هم می‌گویم. شما پای مادرتان را ببوسید، اگر مشکلتان حل نشد، به دانشمند، لعنت بفرستید».
در اینجا، این سؤال به ذهن می‌رسد که اگر دست یا پای مادرمان را بوسیدیم و به حوائجمان نرسیدیم، می‌توانیم این آقا را لعنت کنیم؟ آیا اجازه و اصرار خودش، مجوّز لعنت او می‌شود؟ یا این که این سخن، نوعی از ترفندهای خطابه است که برای جا انداختنِ سخن و عمق بخشیدن به آن، به کار می‌رود و قصد حقیقی در آن نیست.
انتقاد پنجم: همچنان که در انتقاد دوم گذشت، نسبت دادن دیدگاه یا عملی به خدا و رسول و امامان معصومین (علیهم‌السلام) به دروغ، معصیت است و موجب بطلان روزه می‌گردد. مع الاسف، این سخنران مشهور، در پایان این بخش از سخنانش، دو باره دچار معصیت آشکار شده و تمام بار مسأله را بر شانه‌های وحی می‌اندازد و می‌گوید: «چون قولش را پیغمبر داده، خدا قولش را داده!» یعنی خدا و پیامبرش قول داده‌اند هر کس پای مادرش را ببوسد، مشکلش حل شود! در حالی که خدا و پیامبر،‌ چنین قولی نداده‌اند. نه در آیات قرآن و نه در روایات حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و نه در احادیث ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السلام) چنین چیزی نیامده است و این سخن دروغ، فقط در اثر جوگرفتگی سخنران، به خدا و پیامبر، نسبت داده شده است.
سخن پایانی: شیخی بر منبر می‌گفت: دیشب پیامبر خدا را در خواب دیدم که آب مبارک دهان خود را در دهان من انداختند! ظریفی از پای منبر گفت: ای شیخ، از بس دروغ به خدا و پیامبرش نسبت می‌دهی، آن حضرت خواسته‌اند تف به ریشت بیاندازند، ولی چون دهانت باز بوده، در دهانت افتاده است!
خدایا منبری‌های ما را از نصیحت مردم به سوی نفسانیات خویش و همچنین از نسبت دادن دروغ به خودت و پیامبر بافضیلتت، محافظت بفرما.

آمین
حاج فردوسی



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 83
برچسب ها : حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,

تاريخ : 24 مهر 1396 | 17:21 | نویسنده : یاسر نهاوندی |
.: Weblog Themes By RoozGozar.com :.